توسعه‌دهنده : اینفینیتی وارد
اسپیر (Mac conversion)
ناشر : اکتیویژن
آهنگساز : هری گرگسون ویلیامز
سری : ندای وظیفه
موتور : Proprietary
سکو : پلی‌استیشن ۳، نینتندو دی‌اس، ویندوز،
ایکس باکس ۳۶۰، اواس ده
تاریخ(های) انتشار :
NA ۶ نوامبر، ۲۰۰۷
AUS ۷ نوامبر ۲۰۰۷
EU ۹ نوامبر ۲۰۰۷
Mac
Q3 2008
سبک : تیراندازی اول شخص
حالت : تک نفره، چند نفره (اینترنت/LAN، شبکه پلی‌استیشن، ایکس باکس لایو)
توزیع : دیسک بلو-ری، DVD-DL، دانلود

سال ۲۰۰۷ بود که Activision و Infinity Ward خبر از ساخت شوتری دادند که میخواهد کمی از جنگ جهانی دور شود!درواقع اینفینیتی بعد از COD 2 تصمیم گرفت تا بسراغ دوران تازه تری برود و جنگ جهانی را کنار بگزارد. این سری همانطور که همه میدانید تا دو نسخه ی دیگر هم پیش رفت اما سرانجام متوقف شد. Modern Warfare درسال ۲۰۰۷ توانست به عنوان پرفروش ترین بازی سال نام خود را ثبت کند.این در حالی است که بازی در آمریکای شمالی بیش از ۷ میلیون نسخه ی کپی فروخت ! Call of Duty 4: Modern Warfare آغازگر سری بود که توانست به عنوان یکی از بهترین شوتر های ساخته شده در یادها بماند . در سال ۲۰۱۱ در روسیه جنگی داخلی صورت میگیرد. جنگی که بین دولت و ملی گرایان رخ میدهد ، برسر بازگرداندن روسیه به دوران شوروی سابق است. در همین حال در خاورمیانه فردی بنام خالد ال اسد گروهی جدایی طلب را در یک کشور کوچک اما غنی از نفت ایجاد میکند.آنها کودتایی ایجاد میکنند.ال اسد فردی است که دارای دیدگاه های بشدت افراطی و ضد غربی است. او با همین کارش باعث میشود که ایالات متحده تصمیم بگیرد تا برای نجات کشور دست به یک حمله ی بزرگ بزند.در بعد از ظهر روز دوم تهاجم آمریکایی ها،یک جوخه ی نظامی بنام USMC 1st Force برای دستگیری ال اسد فرستاده میشود.

این تیم سعی کرد با حمله به ایستگاه رادیویی آن کشور ال اسد را دستگیر کند.ال اسد از این ایستگاه ها برای سخنرانی هایش استفاده میکند.آنها برای همین امر در جنوب پایتخت همان کشور نام نبرده شده درگیری شدیدی را آغاز میکنند. در همین حال ،نیروی ویژه ی هوایی بریتانیا (SAS) درپی انجام دو عملیات مهم است. یکی از این عملیات ها در یک کشتی واقع در تنگه ی برینگ و عملیات دیگر هم در خود روسیه اتفاق می افتد.اطلاعاتی که پس از این عملیات ها بدست آمد نشان میداد که ال اسد دارای یک سلاح هسته ای مخرب است.

در شب روز سوم،ارتش ایالات متحده به رغم هشدار های مکرر SAS مبنی براستفاده ی ال اسد از سلاح های اتمی یک حمله ی تمام عیار را به محلی ال اسد قراربود در آن مستقر باشد انجام داد.حمله به پایان میرسد اما این پایان کار نیست. درحالی که شما به نجات یک خلبان کمک میکنید و میخواهید با هلکوپتر فرار کنید اتفاقی وحشتناک رخ میدهد.و این اتفاق همان سلاح هسته ای است که ال اسد آن را دراختیار دارد.دریک لحظه با انفجاری مهیب شهر و هرموجودی که در آن قرار دارند نابود میشوند و بیش از ۳۰ هزار سرباز آمریکایی با فشار یک دکمه کشته میشوند باتوجه به این اتفاقات دیگر حکم مرگ ال اسد امضا میشود.حملات متعدد SAS در آذربایجان که به کمک نیرو های روسی صورت میگیرد سرانجام به خانه ای در یک روستای کوچک میرسد. این حملات به سرپرستی کاپیتان پرایس صورت میگیرد.پس از اینکه ال اسد دستگیر میشود او مورد بازجویی قرار میگیرد. مدت کوتاهی پس از این بازجویی موبایل ال اسد زنگ میخورد پس از شنیدن صدای تماس گیرنده کاپیتان پرایس ال اسد را با یک تیر به سرش، به سزای اعمالش میرساند.پس از این اتفاق مشخص میشود که تماس گیرنده همان ،ملی گرای افراطی یعنی “Imran Zakhaev” است!

پس از این اتفاق کاپیتان پرایس برای ما داستان عملیات Pripyat اکراین را میگوید.عملیاتی که در سال ۱۹۹۶ رخ داد. پس از حادثه ی نیروگاه اتمی Chernoby و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی Zakhaev از آشفتگی اوضاع استفاده کرد و به فکر گسترش سلاح های اتمی افتاد.او با استفاده از موقعیتش سربازان شوروی سابق را به گروه ملی گرایانه ی خود جذب کرد.کاپیتان پرایس آن زمان برای ترور Zakhaev به یک عملیات فرستاده شده بود. او به همراه همراهش از بالای ساختمان یک هتل متروکه در پی انجام این عملیات بودند.زمان عملیات فرا میرسد!پرایس شلیک میکند اما تیر اسلحه ی Barrett M82 بازوی Zakhaev را قطع میکند. پرایس پس از این اتفاق به سختی از آن موقعیت فرار میکند و…. برمیگردیم به زمان حاضر ! SAS درتلاش است تا پسر Zakhaev را دستگیر کند تا بوسیله ی او از نقشه ی بعدی پدرش مطلع شوند.ویکتور پسر Zakhaev پس از یک تعقیب و گریز به بالای یک آپارتمان میرسد و درنهایت خودکشی میکند. Zakhaev که حالا بسیار خشمگین است موشک های بالستیک هسته ای را به سوی سواحل شرقی آمریکا پرتاب میکند.اگر این موشک ها به سواحل آمریکا برسند، بیش از ۴۱ میلیون نفر کشته میشوند.حالا همه چیز به SAS بستگی دارد SAS و نیروی دریایی پس از یک جنگ تمام عیار در روسیه موفق میشوند کنترل اتاق فرمان موشک ها را بدست بگیرد و آن ها را برفراز اقیانوس اطلس خنثی کنند.

پس از این اتفاق آنها که میدانند حالا Zakhaev درپی کشتنشان است، وارد یکی از ماشین ها میشوند و فرار میکنند.در این بین یکی از هلکوپتر های دشمن با نابودی پل تعادل ماشین نیروهای SAS را به هم میزند .پس از این اتفاق Price و Mactavish به همراه دیگر نیرو ها درحال دفاع هستند که ناگهان با حمله ی شدید هلکوپتر دشمن هرکسی که در صحنه حضور دارد زخمی میشود.حال آن لحظه فرا میرسد ! Zakhaev به همراه دوسرباز دیگر به صحنه میرسند و شروع به کشتن سربازان باقی مانده میکنند که ناگهان هلکوپتر دشمن (Mi-24) توسط نیروهای خودی نابود میشود.در یک لحظه کاپیتان پرایس که بشدت زخمی است اسلحه اش را به سمت ما (soap) میندازد.ماهم در یک لحظه Zakhaev را با تیراندازی به سزای اعمالش میرسانیم ! درهمین حال است که نیروهای روسی میرسند و شروع به رسیدگی به زخمی ها میکنند.Kamarov برسر ما می آید ! کاپیتان پرایس هم هنوز زخمی است و به هوش نیامده … آیا این پایان ماجرا است ؟

ندای وظیفه ۴: جنگاوری نوین (به انگلیسی: Call of Duty 4: Modern Warfare) یک بازی تیراندازی اول شخص ایجاد شده توسط اینفینیتی وارد و منتشر شده توسط اکتیویژن و برای پلی‌استیشن ۳، ویندوز، و ایکس‌باکس ۳۶۰. و بعد از مدتی برای مکینتاش و در پاییز سال ۲۰۰۸ است.

خالد ال اسد اسلحه‌ای به سمت رئیس جمهور می‌گیرد و او را به قتل می‌رساند. با انتشار این ویدویو ترس دنیا را فرا می‌گیرد. مخوف ترین تروریست خاورمیانه رئیس جمهور را به قتل رسانده و اکنون بر سر حکومت نشسته و قدرت خیلی بیشتری پیدا کرده‌است.

برای انگلستان جالب است که خالد چطور توانسته است چنین قدرتی برای کودتا به دست بیاورد. زیرا در هر حال شکست دادن ارتش یک کشور و زندانی کردن و قتل رئیس جمهورش برای یک تروریست نباید کار راحتی باشد. آیا دستهایی پشت پرده هستند؟

آمریکایی‌ها برای جلوگیری از قدرتمندتر شدن خالد و نجات شهر آماده حمله به آنجا می‌شوند و هدف اول ایستگاه تلویزیونی است که خالد از آنجا برنامه هایش را پخش می کند، ولی انگلیسی‌ها تصمیم می گیرند پیش از حرکت سربازهایشان مهره اسب را برای اطمینان به جلو بفرستند. ولی این مهره گم شده!

نیکولای جاسوس جهانی به نقل از منابع روسی احتمالاً تحت بازداشت نیروهای خالد ال اسد میباشد. تیم برای یک عملیات مشترک به طرف روستایی اشغال شده در روسیه می‌روند تا با همکاری نیروهای گروهبان کامارو نیکولای را نجات دهند. عملیات با موفقیت به پایان می‌رسد و نیکولای که گویی نقشه را از قبل می‌دانسته سوال می‌کند که آیا آمریکایی‌ها حرکت کرده ند یا خیر و از شنیدن جواب ناراحت می‌شود.

او محل مخفی شدن خالد را می‌داند و تیم به سمت آن مکان حرکت می‌کند. در طول این مدت سربازان آمریکایی بعد از نجات شهر و رسیدن به ایستگاه تلویزیونی متوجه می‌شوند همه برنامه‌ها از پیش ضبط شده بوده است و عملیات شکست می‌خورد. عملیات بعدی نجات و اسکورت تانک ارتش به بزرگراه برای بقیه عملیات پاکسازی است. بعد از چند ساعت عملیات پاکسازی شروع می‌شود، ولی تروریست‌ها که فقط یک قانون دارند(یا مرگ یا پیروزی ) عملیات انتحاریشان را انجام می‌دهند. با یک بمب هسته‌ای تمام منطقه را نابود می‌کنند…

انفجاری که طی آن ۳۰٫۰۰۰ سرباز آمریکایی کشته می‌شوند. نیروهای پرایس در روستایی هستند که خالد ال اسد در آنجا مخفی شده‌است. عملیات انجام می‌شود و پرایس سعی دارد بفهمد که چه کسی خالد را حمایت می‌کند،اما تماسی تلفنی آن چیزی را که نباید معلوم می‌شد را برملا می‌کند. ایمران زاکائف. کلمه‌ای که خاطره‌ای از پانزده سال قبل را در ذهن پرایس زنده می‌کند. پرایس سالها قبل سعی در کشتن زاکائف داشته ولی او زنده مانده بود و اکنون بسیار قدرتمندتر از قبل میباشد و پرایس و نیروهایش تحت محاصره نیروهای او قرار می‌گیرند.

تیم با حمایت نیروی هوایی به سختی موفق به فرار می‌شود. هدف پیدا کردن ایمران است، ولی چطور می‌شود به او رسید؟ تنها راهی که به ذهن تیم می‌رسد گروگان گرفتن پسر ایمران زاکائف هست. ولی بعد از تعقیب و گریز پسر ایمران خودکشی می‌کند و حالا آمریکا باید منتظر انتقام سختی باشد. ایمران که سخت خشمگین شده پیام تهدید آمیز خود را برای آمریکا و انگلیس می‌فرستد و همین پیام باعث میشود انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها بتوانند پایگاه ایمران را پیدا کنند. نیروها به سمت پایگاه پیشروی میکنند و وقتی نزدیک پایگاه می‌شوند متوجه پرتاب دو موشک هسته‌ای به سمت آمریکا می‌شوند. هدف تیم ورود به سیلو و دادن کد انهدام به موشک هاست، در غیر اینصورت یک فاجعهٔ هیروشیما تکرار می‌شود.

سرانجام تیم موفق به انهدام موشک‌ها می‌شود. تیم با سه جیپ تلاش می‌کند از منظقه فرار کند، ولی نیروهای دشمن به شدت به تعقیب آنها می‌پردازند، ولی مشکل اصلی بالگرد دشمن است که با منهدم کردن یک پل باعث به دام افتادن تیم می‌شود و در لحظه‌ای که آخرین سرباز هم بر زمین می‌افتد ایمران از هلیکوپتر پیاده می‌شود تا شخصاً انتقام بگیرد. او نزد gaz می‌رود و اسلحه ی خود را روی سر او می‌گیرد و شلیک می‌کند. در همین لحظه هلیکوپتر ایمران به وسیله هلیکوپتر نیروهای روس منهدم می‌شود و در همین لحظه پرایس تفنگش را به سمت ساوپ پرتاب می‌کند و ساوپ کاری را که پانزده سال پیش نیمه تمام مانده بود تمام می‌کند.